09.09.2015 (18.05.1394)
شوراي " نظار" لشكري از اوبا شان وولگرد هاي فاسق !
عزیزي
قسمت چهارم و اخری؛
استخراج وقاچاق لعل ولاجورد بدخشان ؛
درمورد استخراج وقاچاق زمرد ، لاجورد، لعل وياقوت ( كبود) بدخشان، پنجشىر، كاپيسا، سروبي ، كنر ونورستان با اخباري از محافل قاچاقبران وتاجر سنگ هاي كريمه جهان كه بعضاًبه رسانه ها وانتر نيت ليك ميشود مقابل خواهد شد كه موي دربدن انسان سيخ شده به حيرت خواهد افتيد كه ، ايااين همه ثروت افسانوي مربوط به همان كشوري ميباشد كه ٦٠ درصد اتباعش زير خط فقر زندگي ميكند ؟
بلي هموطن عزيز صرف درمعادن لاجورد ولعل بدخشان و زمرد پنجشير وريگ شويى درياي كوكچه درحدود ٨٠٠٠ نفر از ٢٥ سال به اين طرف ( خصوصاًدرزمان دولت چپاول گر حامد كرزي ) مصروف
استخراج سنگ هاي قيمتي فوق الذكر ميباشند، كه توسط صدهانفر مسلح امنيت شان گرفته ميشود.
بايد ياد اور شد كه ماحصل استخراج لاجورد ماهانه به ده ها تن رسيده به پاكستان قاچاق ميگردد.
قرار اطلاعات كه درهمين تازگي ها بدست امده ، قوماندانان منطقه كه اكثريت شان اعضاي حزب جمعيت بوده منجمله شريف ، عبدالمالك، قومندان امام ، عبدالقدير وشخص دگر جنرال بابه جان قومندان امنيه ولايت بدخشان و اسدالله مجددي برادر زلمي مجددي نماينده بدخشان در ولسي جرگه حق شانرا كه روزانه يك مليون دالر ميباشد بين خود هر كدام نظر به رولش تقسيم مينمايد . بايد علاوه نمود كه تنها در ولسوالي كران ومنجان خصوصاً در مناطق جگدلك ، پتاوك ، سرسنگ ، جند ، چلمك و دره سخي بيشتر از صد تونل موجود بوده كه كه لاجورد ولعل از ان استخراج وقاچاق شده است .
اي كاش قاچاق سرمايه ملي صرف به همين چند منطقه خلاصه ميشد . اتحاديه تجار احجار كريمه ( سنگ هاي قيمتي) ولا يات شرقي اعتراف ميكند كه سالانه به ارزش يك مليارد افغاني سنگ هاي قيمتي به پاكستان قاچاق ميگردد . اين رقم علاوه بر قاچاق سنگ هاي قيمتي است كه شوراي نظار به قيمت بيش از يك مليارد دالر سالانه به ان مي پردازد . همين اتحاديه وهم مامورين وزارت معدن اعتراف نموده كه در بيش از ٤٠٠٠ معدن قاچاق بران مصروف كندن كاري بوده است وماحصل استخراج انرا به كشورهاي خارجي قاچاق مينمايند .
اين رقم شامل مناطقي نميشود كه دران ها بمقصد يافتن اثار عتيقه كندن كاري غير قانوني صورت ميگيرد. در كشوري كه امور ان توسط سران مجاهدين در راس شوراي نظار به رهبري حامد كرزي اداره ميشد ، نه تنها در فساد مالي - اداري مقام اول در جهان را از ان خود ساخته بود ، بلكه درقاچاق ثروت ملي هم ريكارد قايم نموده است . درزمان زعامت رباني و كرزي بود كه هست وبود كشور "غنيمت گفته " قاچاق گرديد وهنوز هم ميگردد بار مثال ؛ قاچاق اطفال ، قاچاق پرنده ها ، قاچاق سوسمارها ي مناطق غربي كشور ، قاچاق نباتات طبي و قاچاق گوسفند به ايران و قالي بافان تركمن تبار به تركيه وقاچاق جنگل ( چارتراش) به پاكستان حال ؛ دركشوري كه اعضاي برجسته دولت را حاميان قاچاقبران تشكيل داده باشد ومقياس وابعاد قاچاق را هم سراسر كشوراحاطه كرده باشد، ميتوان اميد بست كه دران صلح بر قرار خواهد شد؟ بناً يكي از علل عمده كه در كشورما جنگ ادامه دارد همين پديده خبيث قاچاق بوده كه اساس انرا شوراي نظار گذاشت و در زمان كرزي به سراسر كشور سرايت نمود .
پروژهء ايجاد وتشكل وسايل فشار !
شوراي نظار بعد از ان كه قواي مسلح كشور را باتمام موسسات ان اعم از تعليمي و تخنيكي ازبين برد وسلاح ومهمات انرا غنيمت گفته قسمتي را زخيره وقسمتي را به فروش رساند ، هست وبود كشور را چپاول وزير بناهاي دولت را متلاشي ساخت ، شروع ميكند به ايجاد وتشكل وسايل فشار بالاي دولت ( هاي) مركزي .
شوراي نظار كه توانيست دربرابر فروش نوبتي مادر وطن ، درنشست ( معامله ) بن ١٨ وزارت خانه را از ان خود بسازد قبل از همه در مورد تطبيق كوتاه مدت ودراز مدت دست اورد پروژه غصب قدرت ، كه ديگر به ان نايل امده بود مي انديشد وتطبيق انرا صرف با ايجاد وتشكل وسايل فشارتشخيص ميكند . طوريكه ؛حزب جمعيت بالخصوص رهبري شوراي نظاركه مهره هاي اصلي انرااقايون رباني ، قسيم فهيم، يونس قانوني ، عبدالله عبدالله ، معنوي ، امرالله صالح، عطا محمد نور، عارف سروري ، بسم الله محمدي، برادران مسعود از يك طرف وپدرام خيلان كه( شخص پدرام ، مسعود خليلي ، عبدالغفور روان فرهادي ، محمد قوي كوشان وده ها ستمي ديگر) درمشوره با گروه كارمل ازطرف ديگر تشكيل ميدهد ، تصاميم ذيل رااتخاذ نموده عملي ميسازد ؛
- تقويت هرچه بيشتر وزارت خاد ( رياست امنيت دولتي ) - اين تصميم از نشست جبل السراج منشه ميگيرد .
- تسخير صلح اميز شهر كابل از طريق اسكان اهالي ولايات پنجشير ، پروان ، كاپيسا درقدم اول و تخار، بغلان ، بدخشان ... درقدم دوم ودراوردن ان ( شهركابل) به يك شبكه بزرگ از وسايل فشار وتحميل فعاليت هاي برنامهء شوراي نظار بالاي دولت مركزي .
- ايجاد قوايى مسلح( اردو، څارندوي ، امنيت) مزدور از عناصروفاداربه ارمانهاي حزب جمعيت در راس شوراي نظار واداره ان توسط قومندانان ، امرين امنيت وحوزه هاي امنيتي سو ټه نما و كودن جمعيت و همنظر با انها .
به اين منظور خلع صلاحيت اكثريت افسران مسلكي دوران حاكميت ح.د.خ.ا. منفي انهايكه ازقبل با حزب جمعيت در ارتباط بودند .
- پر ساختن وزارت خانه ها ( ١٨ وزارت خانه) - از عناصر لنډغر ، سو ټه ، كودن ، دزد ، سارق ، كيسه بر ، اوقي وحشي وچپاول گرباند جمعيت . شوراي نظار تمامي ان وزارت خانه هارا كه در چور قدرت
انها را از ان خود ساخته بود باچنين كثافات ملوث ساخت - چنان ملوث كه اگر كسي خواسته
بود پول مصرف برق را تحويل نمايد بايد رشوة ميداد . - تكرار" نظام" سقوي .
افراط كثافت كاري كه دراين هنگام در وزارت هاي قواي مسلح صورت گرفت بچه سقو به ان نايل نه امده بود؛ تفويض رتوب جنرالي به يك سوم پرسونل قواي مسلح كه اين تناسب تاحال در هيچ يك از قواي مسلح جهان ديده نشده است . جنرال در چپلك ، جنرال در پكول ، جنرال در دستار ، جنرال دريور ، جنرال باديگارد جنرال امر پوسته محافظ رهبر ووزير ، جنرال امر حوزه ، جنرال نگاه بان سگها واسب هاي مارشال وصدها جنرال ديگر.
- ازطريق وزارت خاد( رياست امنيت دولتي - نظاري) ايجاد شبگه هاي مافيايى ادم ربايى ، اطفال ربايى، سرقت هاي مسلحانه بافورم نظامي ، پوليسي مجهز با كارت هاي رياست امنيت . ثبوت ادعا ؛
عدم كشف وافشاي اعضاي همين باندها .
- ايجاد بزر گترين وسيله فشار تحت نام شبگه اجنتوري كه امرالله بعداً نامش را " روند سبز " گذاشت .
اين شبكه كه مستقيماً از طرف امرالله صالح تحت نام روند سبز اداره ميگردد ازصدها هزار اوباش
وولگرد ( زيرنام دريوران تكسي، پياده هاي شعبات ، تبنگ فروشان ، سوتينيور، روسپي ، پري( هيروين) فروشان كيسه بران ، متعلمين ومحصلين ....) تشكيل شده ، طوري تنظيم گرديده كه با صدا دراوردن يك اشپلاق ازطرف امرالله صالح با سلاح دست داشته شان كه امرالله هنگام رياست امنيت به انها توزيع نموده بود، به محل مورد نظر اقاي صالح جمع شده ، سر اطاعت خم ميكنند وباري هم امرالله هنگام انتخابات موجوديت وقوت انرا بنمايش گذاشته كرزي وغني را با ان تهديد نمودند .
خاطره ؛ اعضاي اين وسيله فشار هنگام كه رياست امنيت مال شوراي نظار بود،خصوصاًدرزمان قسيم فهيم، انجنر عارف سروري وامرالله كه خود را موسس اين شبكه ميداند ، تحت نام اعضاي شبكه اجنتوري رياست امنيت هركدام از بودجه اين رياست مزد دريافت ميداشته است .
- ايجاد وتمويل باند گروپ هاي مسلح در تمام نقاط تحت نفوذ حزب جمعيت زير نام مليشه هاي قومي كه دروقتش نه تنها مطابق برنامه داياك خلع سلاح ( د. د . ار ) نشدند ، بلكه بيش از پيش قوي ساخته شدند و اگر ملت به ياد داشته ، تهديداشكار قومندان عطا كه حين انتخابات به زبان مي اورد ، بهترين ثبوت چنين ادعاست .
مگر ادعاي قومندان ديگري جمعيت - جان احمد خان كه گفت ٥٠ هزار نفر صرف در قول اردوي شاهين داشته وهم موجوديت ده ها ډ يپوي سلاح ازواخان الي پروان يكي از وسايل فشار حزب جمعيت نيست ؟ ايا اين اخطار عبدالله كه درخيمه لويه جرگه به ملت داد ثبوت اين ادعاها نيست ؟
" هيچ كس اين خواب را نبيند كه با تقلب ميتوان وارد ارگ شود" او با لحن جدي گفت " من اطمنان وباور دارم كه با يك صدا صحنه افغانستان از يك رو به ديگر رو خواهد شد ..."
ويا اين اخطار قومندان عطا كه در ١٨ سرطان " ١٣٩٣" از شهر مزار به ملت داد !
" .... ما از همين حالا حكومت مشروع را بازعامت جناب داكترعبدالله اعلام ميداريم وخودرا ملزم به پيروي از ان ميدانيم .. ".
نيويارك تايمز " حاميان عبدالله عبدالله اماده گي داشتند بعد از اعلان نتايج ابتدايى دور دوم انتخابات ، بر ارگ رياست جمهوري وساختمان هاي درچند ولايت هجوم ببرند ، ولي يك تماس تلفوني رئيس جمهور اباما با عبدالله عبدالله جلو چنين اقدام را گرفت "
نيو يارك تامز علاوه ميدارد ؛ به گفته چند ين تن از حاميان عبدالله ومقامات سابق حكومتي ؛
" تعداد از حاميان عبدالله براي محاصره مراكز حكومتي درحد اقل سه ولايت افغانستان امادگي گرفته بودند وهم اماده گي داشتند به اشاره عبدالله به سوي ارگ رياست جمهوري هجوم برده وميخواستند انجا را محاصره كنند. انها باور داشتند كه اكثر نيروهاي امنيتي افغان طرفدار عبدالله عبدالله اند ورئيس جمهور كرزي نخواهد توانست به انها دستور دهد بالاي كساني كه به ارگ هجوم ميبرند اتش باري كنند "
هموطنان عزيز ! بانويشتن اين بيان كه در چهار قسمت بشكل مستند به حضورتان ارائه گرديد . هدف -
كوبيدن يك قوم خاص نه ، بلكه افشاي حقايقي بوده كه يك مشت از رهزنان ووطن فروش ، قومش را وسيله ساخته با درميان گذاشتن اين افتراء كه گويا طي ٢٦٨ سال زعامت پشتونها حق قوم مربوطه شان و درضمن اقليت هاي ديگر تلف شده است ، در حالكه ديده شد هدف - اعاده ، احياء و احقاق حقوق ؟ قوم مربوطه واقليت ها نه ، بلكه قبل ازهمه چپاول هست وبود و تجاوز به حريم وناموس همين اقوام بوده ، كه با چپاول شهر كابل وكشتار ٧٠،٠٠٠ نفرباشنده ان به نمايش گذاشته شد واكثريت شانرا تاجك وهزاره تشكيل ميدادند.
علاوه بر اين شوراي نظار با غصب قدرت دولتي ونصب نظاريهاي كودن وبيسواد بار ديگر ثابت ساختند كه تاجكي بيرون ازحلقه جمعيت - شوراي نظار وجود ندارد واگر درجايى احتمالاً وجود فزيكي داشته مال ؟ انها پنداشته نميشود ، در حالكه حد اكثر متخصصين واهل خبره كشور را تاجك تشكيل داده است.
خلا صه اينكه شوراي نظار ، طوريكه در فوق از اعمال (دسايس مستند ) ان پرده بالاشد اين ادعاي شان را كه گويا جهاد ومقاومت نموده و روزانه انرا به روي ملت ميكشد باطل بوده حقيقت ندارد .
باطل بوده حقيقت ندارد ................................................... باطل بوده حقيقت ندارد .
وهم اين ادعاي عبدالله كه ميگويد " ازميان مردم برخاسته است وداراي پايگاه اجتماعي نيرومند است " وهم علاوه ميدارد كه " هيچ كس در حكومت وحدت ملي از اين نظر نميتواند با او همسري كند" دروغ مطلق است ، زيرا او ملت را با چند باند مسلح كه منحيث وسايل فشار ازطرف شوراي نظار در قواي مسلح ، ولايات شمال وشهر كابل كه در فوق از انها ياد اوري شد به اشتباه گرفته است .
جنابان سردمداران شوراي نظار منجمله اقاي عبدالله كه ادعاي داشتن پايگاهي اجتماعي را ميكنيد ! اگر شما با پولهاي دزديده شده به اين جوانان ؟ كه بيش از ١٠٠٠٠٠ انرا درقواي مسلح ، ٥٠٠٠٠ انرا
در مليشه ودومليون انرا( اهالي ولايات شمال خصوصا پنجشير وپروان ) را در كابل به خاطرايجاد وسايل فشار جابجا نموده ايد وروزانه صدها نفرش قرباني هيروئين ، فرار از كشور ودرجنگ با طالبان ميگردد ، محلات كار مشروع ايجاد مينموديد بازهم راه داشت ادعاي داشتن پايگاه اجتماعي نماييد .
سوال پيداميشود !
اگر دسيسه درميان نيست نظر به كدام ضرورت بوده كه درفاصله ١٠ كيلومتر ، اهالي ولسوالي پنجشير ، پروان وكاپيسا رابه شهر كابل كوچ داده مسكن گزين ساختيد ؟ وايا مسكن گزين ساختن اقوام ديگر در راس قوم هزاره كه امروز نفوس شهر كابل را به ٦ مليون رسانده با گرفتن الهام از شوراي نظار نبود ؟
شما فقط بخاطر ايجاد وسيله فشاربالاي دولت مركزي شهر كابل را به يك شهر مخاصمت اقوام ، به يك شهر كثيف ، به يك شهر جنايت ، به يك شهر وحشت ودهشت ، به يك شهر زن ستيز ، به يك شهر فحشا ، به يك شهر غير قابل زندگي از نگاه محيط زيست وبالاخره به يك شهر تجمع گدايى گران ، كيسه بران ومعتادين مواد مخدره تبديل نموده خودرا باغصب مناطق سبز وپاركهاي شهر ، صاحبان اصلي اين شهر قلمداد نموده ، باشنده هاي اصلي انرا مجبور ساخته به دهل شما برقسند ، كه در غير اين صورت به سرنويشت شهيد فرخنده دچار خواهد شد .
شوراي نظار با اين كار خود شهر نشينان كابل را دوبار گردن بريده اواره ساختند .
شوراي نظار بايد متيقين شده درك كرده باشد كه افغانستان با داشتن ملتي كه درنتيجه هزاران سال همزيستي برادروار ومسالمت انگيز اقوام باهم برابر وبرادر به يك تن واحد، همچون سخره يك لخت (مونوتون ) تبديل شده قابل تجزيه نيست وهيچكاه نخواهد بود .
نظر به محاسبهء كه من كرده ام خاك كشورما بشرط كه ابهاي ان بخاطر توليد انرژي وابياري زمين مهارگردد، براي زيستن ابرومندانه صد مليون انسان كفايت ميكند.
ثروت هاي سرشاري زير زميني كه جغرافيه كشور ما ازان برخورداربوده درتناسب با احتياج مادي همين نفوس فعلي كشور عدد الجبري راتشكيل ميدهد كه تا به حال افراد هيچ كشور جهان ازان برخوردار نگرديده است .
بناً بياييد بجاي اينكه انرا غيرقانوني استخراج وقاچاق نموده به نصف قيمت بالاي پاكستان بفروشيم ، استخراج انرا به دولت سپرده از درامد پول ان ، كشورخودرا ابادساخته سطح زندگي مردم اين ملت گرسنه ومحتاج دايمي را بلند ببريم .
مشكل دركجاست ؟
بنا بر تحليل من مشكل اساسي كشور مارا يك مشت اقليت فروخته شده ، مزدور واجنت تشكيل ميدهد كه به بهانه هاي مختلف كشور مارا تخريب وبه تعقيب ان هست وبود انرا چپاول وملت افغان را كه اكثريت مطلق بوده با ايجاد وساختار وسايل فشار وتهديد گروگان گرفته وبا سرنويشت شان بازي ميكنند .
هموطنان عزيز اين اقليت چپاولگر ، كه هست وبود تانرا به يغما برده وخانهء نشيمن تانرا خراب ساخته ، حال قصد دارد بيخ تان را بكشد .
ايا حاضريد بيخ تان كنده ، خشك و نابود گردد ؟ اگر جواب تان نه است ، پس بيا ييد بجاي اينكه تماشاگران اين صحنه دلخراش و تباه كن باشيم ، هرچه عاجل بالاي راهاي نجات خود وكشور مان انديشيده دست به كار شويم .
يكي از راهاي نجات كه من راجع به او انديشيده ام اينست ، كه ما منحيث يك اكثريت خلع صلاحيت شده وخلع سلاح شده بايد از تكتيكي كار بگريم كه مورچه ها به كار برده ، و دشمن غول پيكرش را باحمله دسته جمعي از پا در مي اورد . از اينكه ما انسانيم ، بايد حمله دسته جمعي ما هم دريك چوكات انساني كه با قوانين نافذه كشور تعريف ومحدود شده انجام گيرد .
طوري كه ؛
اولا ؛ همه انهايكه دل به اين كشور ميسوزاند ، بايد شامل يكي از سازمانهاي گردد كه فكر ميكند در راه خدمت به وطن ايجاد شده است . بايد علاوه نمود كه هستند وطن دوستاني كه از شموليت در سازمانها نفرت داشته به چنين معامله ؟ تن در نمي دهند . چنين اشخاص كه كميت شان كم نبوده ميتوانند با هم مفكوره هاي شان دست را يكي كرده شامل (جبههء ملي نجات و احياء افغانستان) گردند .
دوم ؛ همه ان سازمان هايكه ( مهم نيست درداخل كشور ويا خارج ازان ) ادعا دارند ، بخاطر نجات كشور ايجاد گرديده اند ودر اين خصوص داراي برنامه ميباشند ، بايد هركدام با حفظ برنامه اش شامل جبهه شده احراز موقعيت وابراز نظر نمايد .
بنا بر چنين اشتراك داوطلبانه ورضاء كارانه بايد شورايى كه اعضاي ان بتواند از سازمانهاي خود نمايندگي نمايند تحت نام شوراي اجرائيوي تشكيل گردد .
شوراي اجرائيوي بايد از صلاحيتي بر خوردار باشد كه بتواند براي جبهه يك پلاتفورم واحدرا كه قا بل قبول براي تمام اعضاي جبهه باشد، بسازد .
حال كه جبهه ساخته شد ه وبا يك برنامهء (پلاتفورم )قابل قبول براي همه اعضاي سازمان هاي شامل جبهه مجهز گرديده ، مكلفيت داشته اعضاي جبهه را در طول راه مبارزات الي هدايت به حملات مشروع متواتر ، تا زمان كه اين دشمن غول پيكربه زانو دراورده نشده ، رهنمايى نمايد.
اين بود خلاصه پيشنهاد كه در چند سطر گنجانيده شد .
به شرح تفصيل ان ضروت به نظريات افغانهاي است كه به اين پيشنهاد علاقه نشان ميدهد و در اينده
ميخواهند شامل جبهه گردند . چنين نظريات ميتواند فردي وياهم جمعي ( سازماني ) باشد.
نشر و پخش نظريات ؛ سايت هاي ملي انتر نيت .
ختم قسمت چهارم واخري
ستاسي کمینټ به د پاڼی د مدیریت تر کتني وروسته خپور شي .
Your comment will be published after review by Directorate